شوکولات

Tuesday, May 15, 2007

آب

دلم اندازه هزار سال گرفته شب سنگینیه هم هخوابیدن سکوت سنگینی حاکمه و جز صدای کلیک های من صدای دیگه ای نیست آسمون کم کم داره روشن میشه میخوام قبل از تموم شدن شب برم حموم و یک عشقبازیه جانانه با آب بکنم همیشه آب بازی برام ارام بخش بوده

Monday, May 14, 2007

آدم

اردیبهشت ماهی پراز خاطره های آشنایی منه .خاطراتی که جای پاشون رو به سادگی توی ذهن من ...چشمای من میتونی پیدا کنی و منم با مضمضه کردنشون هنوزم میتونم سرخیه لپهامو حس کنم سی و پنج سالمه اما هنوزم بزرگ نشدم هنوزم دزدکی شوکولات مبخورمو پازل درست میکنم هنوزم توی دلم آرزو میکنم که ای کاش امروز خانم معلم نیاد من کی میخوام آدم بشم؟ .

Saturday, May 12, 2007

امشب

امشب دلم تنگ بوسه هاست ............امشب تنم گرم لحظه هاست.....................امشب بیا بغلم

Thursday, May 10, 2007

آشتی

می خوام قهر رو در آغوشت گریه کنم آرامش روبا مالیدن به خورد سینه هایم بدی تا عمق قلبم نفوذ کنه می خوام تمامی خواهش رو با لبهات تو همه تنم زمزمه کنی.اوج التماس روتو نگاه خیست ببینم. و باتو تا آخر یکی شدن غم و شادی بیامیزم بیا ببوسم منو تا آشتی کنین..........

Tuesday, May 08, 2007

قهر

تو هنوزم نمی دونی وقتی من قهرم چیکار باید بکنی ؟ آخه پس کی از واحد هایی که پاس کردی استفاده می خوای بکنی آقای دکتر؟؟؟؟؟؟؟

Monday, May 07, 2007

بهشت دنیا

ظهری بهاری........... یک متر در دو متر جا روی پتو.....................انباریه نیمه تاریک........من خستخ از خوندن کتاب .....چرتی نه چندان عمیق ......صدای پای تو............. در آوردن کفشات ..........دراز کشدنت پیش منو لغزیدن من میان بازوانت.................بوی تن تو بوی تن من...............اینجا بهشت دنیاست...

Saturday, May 05, 2007

شبی خونین

نمیدونم این چندومین شب خونینی بود که با هم گذروندیم اما دیشب خون بستر و خون دل بلغمه ای ساخته بوذند شور........شیرین...................آرامبخش................وچه بسیار تلخ

Wednesday, May 02, 2007

هوس

دلم هوای طپش های قلبمو کرده وقتی تو جاده خلوت نزدیک قبرستون داشتیم با سرعت سی کیلومتر در ساعت عشق بازی می کردیم اما این پسر شیطون داد میزنه ...............................................من جیش دارم

Tuesday, May 01, 2007

بچه

من بچه می خوام یالا