شوکولات

Wednesday, June 27, 2007

دوری

میدونم کیلومتر ها ازم دوری میرم سراغ خودکارو دست نوشته هاتو اون یه تار مو.....

Monday, June 25, 2007

امروز

r u free...............no answer................i am stil waiting u............... no answer...........cal me plz..... no answer........... its important............no answer............no answer...... no ans......... no a.........no.......no.....no......................
خدایا......................

Sunday, June 24, 2007

هم آغوشی

از خود اینجا تا آخرهماغوشی منتظرتم فصل چیدن میوه عشقه .

Wednesday, June 13, 2007

دهمین نمایشگاه

دلم برات قد عشق تنگ شده بود امروز نگاهت باز بهاررو مهمون تمام وجود و روحم کرد ....... کی میخوایادبگیرم تا میبینمت د ستو پام نلرزه و چرتو پرت نگم نمیدونم اما خیلی خره کسی که منو کنار تو ببینه و نفهمه من ........................ولش کن امروز خیلی خوش گذشت هنوزم دست خطت ....... زنده باد دهمین نمایشگاه تجهیزات پزشکی

Tuesday, June 12, 2007

دوست دارم

اینقد دوست دارم که هنوزم با دیدنت تب میکنم. وای که دلم برای در آغوش گرفتنت پر میزنه