شوکولات

Monday, April 30, 2007

شبی دیگر

شبی دیگر بیتو گیر کرده . نمیگذره باتریه ساعتو کی عوضش کردی؟

سکوت

من کتابمو گم کردم صدای سکوت چقدر بلنده


حتا اشتهای منم باز شده

سالگرد

دوازده سال گذشت

Saturday, April 28, 2007

امشب

دیشب که هدر رفت برای امشب فقط یه رختخواب مونده و دو تن نیمه لخت و ده دقیقه وقت یعنی کافیه؟

Thursday, April 26, 2007

شب جمعه

امشب شب جمعس اما هیچکی منو تحویل نمیگیره اهو اهو اهو

امروز

اندازه یه دنیا کسلم و خسته همه هورمونهام بهم ریخته حتا برای بالا آوردنم نیرویی ندارم آخه تا کی همش زرشک به خورد خودم بدم؟

پشت پرده

عجب گوشه دنجیه اینجا وفقط خودمم و خودم برا خودم کله ملق میزنم میپرم شیرجه میزنم حتا گنده گوزیم میکنم فقط تا وقتی که تو نباشی همین که سایت به چشمم میخوره و صدات تو گوشام میپیچه هر جارو که میگردم خودمو پیدا نمیکنم گمه گم میشم آخه من کجام

Wednesday, April 25, 2007

چی کار کنم

شب میاد تو نمیای
روز میاد تو نمیای
بهار میاد تو نمیای
زمستون میاد تو نمیای
بارون میاد تو نمیای
افتاب میاد تو نمیای
مهمون میاد تو نمیای
صابخونه میاد تو نمیای
قبض آب میاد تو نمیای
بوی بنفشه میاد تو نمیای
گشنگی میاد تو نمیای
حتا فکرت میاد تو نمیای
آخه من چیکار کنم؟

Monday, April 23, 2007

مزایده

یه خانم دکتر به وزن 65 کیلوگرم خوشتیپ حراف لوند با دستپختی عالی به فروش میرود
نرخ پایه کیلویی یه عباسی

Tuesday, April 10, 2007

ساعت

ساعت 8:15 روز 19 فروردین با چند نفر مهمونم و داریم میریم مهمونی تقاطع کاخ و انقلاب .مبایل زنگ میزنه کجایی پاشو بیا پیشم ....بابا من مهمونم ماشین ندارم و تنها هم نیستم و.........بیخیال پاشو بیا پیشم..... کجا ؟ ظفر نفت..... تا نیمساعت خودتو برسون .............................ساعت 8:20 برادرم سریع و السیر ماشین رو برسون دستم و این بچه رو بگیر ...کجا مهمونی دیگه .......ساعت 8:47 .یعنی میرسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ولی عصر ...عباس آباد.....مدرس....... ترافیک ...... تصادف...... بالاخره ظفر...مدرس........... ساعت 9:05 درو باز کنه ..اومدم ...... اینه قدرت عشق....................... وهمچی تو یه بوسه شراب آلود گم میشه .......ساعت 10:00 زندگی جریان داره