شبی دیگر
شبی دیگر بیتو گیر کرده . نمیگذره باتریه ساعتو کی عوضش کردی؟
اندازه یه دنیا کسلم و خسته همه هورمونهام بهم ریخته حتا برای بالا آوردنم نیرویی ندارم آخه تا کی همش زرشک به خورد خودم بدم؟
عجب گوشه دنجیه اینجا وفقط خودمم و خودم برا خودم کله ملق میزنم میپرم شیرجه میزنم حتا گنده گوزیم میکنم فقط تا وقتی که تو نباشی همین که سایت به چشمم میخوره و صدات تو گوشام میپیچه هر جارو که میگردم خودمو پیدا نمیکنم گمه گم میشم آخه من کجام
شب میاد تو نمیای
یه خانم دکتر به وزن 65 کیلوگرم خوشتیپ حراف لوند با دستپختی عالی به فروش میرود
ساعت 8:15 روز 19 فروردین با چند نفر مهمونم و داریم میریم مهمونی تقاطع کاخ و انقلاب .مبایل زنگ میزنه کجایی پاشو بیا پیشم ....بابا من مهمونم ماشین ندارم و تنها هم نیستم و.........بیخیال پاشو بیا پیشم..... کجا ؟ ظفر نفت..... تا نیمساعت خودتو برسون .............................ساعت 8:20 برادرم سریع و السیر ماشین رو برسون دستم و این بچه رو بگیر ...کجا مهمونی دیگه .......ساعت 8:47 .یعنی میرسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ولی عصر ...عباس آباد.....مدرس....... ترافیک ...... تصادف...... بالاخره ظفر...مدرس........... ساعت 9:05 درو باز کنه ..اومدم ...... اینه قدرت عشق....................... وهمچی تو یه بوسه شراب آلود گم میشه .......ساعت 10:00 زندگی جریان داره